وضعیت مصلای تهران، شایسته ام القرا جهان اسلام نیست
علیرضا مالمیر- کارشناس طنین یاس
به راستی چرا مصلایی که قرار بود نماد همه ارزشهای دینی یک کشور انقلابی باشد و هر جمعه برای ما یادآور ارزش های انقلابی شود نشانه ای بر تغییر ارزشها از سادگی مساجد صدراسلام به تجملات مسجد سبزشده است وبه جای اینکه ارزشهایی چون جنگ فقر وغنا مستضعفین و کفر ستیزی را در اذهان ثبت و ضبط کند در طول سالیان به قولی تغییر رنگ داده و کاربردهای دیگری یافته است .
مصلایی که مزین و منتسب به حضرت امام خمینی (ره)است، دارد به نمادی مانند "برج میلاد" تهران و برج "ایفل " پاریس تبدیل می شود. مصلایی که قرار بود محل وصل عابد ومعبود باشد درحال تبدیل شدن به معبد است ؛ معبدی که حال خود یکپارچه نمایشگاه بین المللی شده است.
از نمایشگاه های کیف و کفش بهاره گرفته تا نمایشگاه لوستر های تزئینی ، مواد غذایی ، لباس های رنگارنگ و در خوشبینانه ترین حالت هم نمایشگاه کتاب می شود!
چند روز پیش ، جهت بازدید ازنمایشگاهی با موضوع" دفاع مقدس" باتنی چند از دوستان، عازم مصلی تهران شدیم وقتی به مصلی رسیدیم اذان ظهر شده بود نماز جماعت را در جمع باصفای پاسداران سپاه حضرت رسول(ص) تهران که دست اندرکاران این نمایشگاه بودند در گوشه ای از حیاط مصلی اقامه کردیم.
پس از اقامه فریضه ظهر وعصر درحال بازدید از نمایشگاه به طور اتفاقی، چشممان به بنر تبلیغاتی با این مضمون که در گوشه ای از حیاط مصلی خودنمایی می کرد؛ افتاد:
"یازدهمین نمایشگاه بین المللی لوازم وتجهیزات پلیسی ، ایمنی وامنیتی"
باخودمان گفتیم: نمایشگاه تجهیزات پلیسی آن هم درمصلی امام خمینی(ره)! این بود که به اتفاق و از سر کنجکاوی به سمت این نمایشگاه تغییر مسیر داده و وارد سالن اصلی داخل مصلی شدیم. سالن پر بود از غرفه های رنگارنگ با تجهیزات پیشرفته ایمنی و امنیتی مانند دوربین های مدار بسته و...
آنچه که بیشتر جلوه گر بود حضور شرکتهای خصوصی با مدیران فروش؛ خانم هایی با ظاهری آنچنانی که چشم هر بازدیدکننده را با دقت نظر بیشتر به لوازم و تجهیزات بیناتر می کرد!
واقعا از دیدن این صحنه ها آن هم درچنین فضای مقدسی شکه شدیم . هرچند که این مسئله مسبوق به سابقه بوده است و این مکان قبلا هم طعم اینچنین نمایشگاه هایی با ذائقه های مختلف را چشیده ولی این پایان ماجرا نیست!
خب !چون مجال بیشتر برای شرح ما وقع نیست تا به همین جا بسنده می کنم و به قول یکی از دوستان و اما بعد...
یادم می آید درجایی خوانده بودم"شرف المکان بالمکین". نکته طلایی در این جمله تبیین ضرورت تناسب بین مکان و مکین(ساکنین) است . بدین معنا که ارزش هر جایگاه و مکان به کسی است که در آن قرار گرفته و به آن جایگاه و مکان ارزش معنوی می بخشد. اگر بخواهیم با ذکر مثالی اهمیت و ژرفای این مطلب رابیان کنیم ، بهترین مثال می تواند سرزمین کربلا باشد.
این که سرزمینی به مانند کربلا در نزد مسلمانان خاصه شیعیان و محبان اهل بیت (ع) دارای مقام و منزلتی غیر قابل توصیف است تنها به خاطر وجود حماسه سازی انسان هایی است که پای بر بال ملائک گذاشته و بر آسمان وجودی امام عصرشان "حسین بن علی(ع)"در آزمون پریدن از قفس نفس خویش سربلند بیرون آمدندو نامشان جاویدان در تاریخ کربلا ثبت شد و اینگونه بالمکین کربلایشان خواندند.
اینگونه شد که جمله پر مغز درعین حال عارفانه و عالمانه"شرف المکان بالمکین". ذهنم را درمورد مصلی تهران به خودش معطوف کرد . در واقع ارزش و اعتبار مصلی به مصلین آن است و این نمازگزاران هستند که روح و جان به فضای این مکان می بخشد و بر قداست آن مهر تایید می زنند.
به راستی چرا مصلایی که قرار بود نماد همه ارزشهای دینی یک کشور انقلابی باشد و هر جمعه برای ما یادآور ارزش های انقلابی شود نشانه ای بر تغییر ارزشها از سادگی مساجد صدراسلام به تجملات مسجد سبزشده است وبه جای اینکه ارزشهایی چون جنگ فقر وغنا مستضعفین و کفر ستیزی را در اذهان ثبت و ضبط کند در طول سالیان به قولی تغییر رنگ داده و کاربردهای دیگری یافته است .
مصلایی که مزین و منتسب به حضرت امام خمینی (ره)است، دارد به نمادی مانند "برج میلاد" تهران و برج "ایفل " پاریس تبدیل می شود. مصلایی که قرار بود محل وصل عابد ومعبود باشد درحال تبدیل شدن به معبد است ؛ معبدی که حال خود یکپارچه نمایشگاه بین المللی شده است.
از نمایشگاه های کیف و کفش بهاره گرفته تا نمایشگاه لوستر های تزئینی ، مواد غذایی ، لباس های رنگارنگ و در خوشبینانه ترین حالت هم نمایشگاه کتاب می شود!
همه نوع استفاده وبهره وری ازاین مکان مقدس می شود ؛ جز فعالیت اصلی و هدف آن یعنی برگزاری آیین های سیاسی و عبادی مانند نمازجمعه و...
در این بین تنها به برگزاری سالی یکبار نماز "عید فطر"درمصلی تهران بسنده می شود و برای برگزاری دیگر ایین های مذهبی و سیاسی ، نیمه کاره بودن و اماده نبودن ساختمانهای مصلی را بهانه می کنند .
محلی که قرار بود قرار بی قراران باشد؛ رنگ و بوی سردی به خود گرفته ، فضایی که می بایست میعادگاه خیل مشتاقان به قرب الی الله وطریق بالله باشد و بوی عطر عاشقی در آن فضا را عطر اگین کند اینک جای خود را به عطرها و ادکلنهای زنانه ومردانه داده است!
این مکان، عرصه مردان و زنانی شده است که برای رقابت در بازار مکاره ، مبادله و تجارت در پشت ویترین غرفه ها که بعضا مدیران فروش ، شما بخوانید – عروسکان بزک کرده - حضوردارند؛ با آب و تاب فراوان مشغول جذب مشتری هستند.
خوب است کسی پاسخ گو باشد : اگر قرار بر برگزاری نمایشگاههای مختلف در فضای مصلی است پس محل دائمی نمایشگاه های بین المللی در تهران چه نقش و محلی از اعراب دارد؟
دیگر ، چگونه میتوان"شرف المکان بالمکین" را درمورد مصلی ، مفهومی مصداقی و عنیت یافته دانست؟
به راستی اگر غیر از مصلی جای دیگری برای نمایش و خرید مایحتاج مردم و کالاهای ضروری و لوکس و صنعتی نداشتیم تکلیف چه بود؟
با مطالعه صحیفه امام خمینی(ره)بخشی از سخنان و رهنمودهای ایشان در باب احداث ساختمان مصلی توجه ام را به خودش جلب کرد ؛ آنجایی که امام (ره)در 24/8/67خطاب به مسئولان امر تاکید میکند و می فرمایند:
ان شاالله در کنار ساختن مصلای تهران در ساختن بینش کفر ستیزی مسلمانان موفق باشید. ضمنا سادگی مصلی باید یاد آور سادگی محل عبادت مسلمانان صدراسلام باشد و شدیدا ازرق و برق ساختمان های مساجد اسلام امریکایی جلوگیری شود. خداوند تمامی دست اندرکاران بر پاکننده مساجد را تایید فرماید.
درسال 1361 سلسله اقدامات مطالعاتی برای ساخت مصلایی برای کلانشهر تهران که دیگر بعد از انقلاب اسلامی شکوهمند ایران ام القرای جهان اسلام لقب گرفته بود؛ آغاز شد.
بعدها درسال 1369طرح اصلی و تایید شده در زمینی به وسعت 650000 متر مربع در اراضی "عباس اباد" کلید خورد و هنوز بعد از گذشت بیش از بیست سال از ورود به فاز عملیات اجرایی و صرف هزینه و بودجه هنوز به اتمام نرسیده است!
آیا وقت آن نرسیده که مسئولان و مدیران مصلی تهران که حال نماد ام القرای جهان اسلام است و به منظور فعالیتی تقدیس شده در منظر شرع و جامعه درحال ساخته شدن است و معلوم هم نیست کی به پایان برسد؛ فکری کرده واز این وضعیت جدا اسف بار که زیبنده این جایگاه نیست ؛ جلوگیری کنند تا دیگر شاهد عرضه و توزیع انواع خدمات ، صنعت، پوشاک و خوراک در این مکان مقدس نباشیم.
خب بگذریم ... ازقدیم گفته اند: (سنگ جای خودش سنگین است) ولی امان از روزی که سنگ از جای خودش تکان بخورد آن وقت جز انگشت حسرت به دهان گزیدن ما را راهی نیست. پس به امید روزی که مجتمع مصلی به جایگاه حقیقی خود که همانا تقویت و توسعه بینش کفر ستیزی مسلمانان است برسد.